زود انزالی- نوعی ناتوانی های جنسی مردان
ناتوانی در رسیدن به نعوظ یا حفظ آن، اصطلاحاً ناتوانی جنسی نامیده میشود. اغلب میتوان این بیماری را با موفقیت به وسیله دارو درمان کرد. درمانهایی که بیشترین تأثیر را دارند آنهایی هستند که در همان زمانی که به نعوظ نیاز اسـت به مصـرف میشـوند. بـرای مثـال سیلـدنافیـل (ویاگرا) از جمله این داروهاست که یک داروی خوراکی است. انواع دیگر داروها یا توسط خود فرد مستقیماً به داخل آلت تزریق میشوند یا آنکه به صورت ژلهایی هستند که میتوان آنها را داخل پیشابراه وارد کرد. از آنجایی که تأثیر این داروها به خاطر اثر بر رگهای خونی است در صورت ابتلا به مشکلات قلبی ـ عروقی ممکن است داروهای مناسبی نباشند. در صورتی که امکان استفاده از این داروها وجود ندارد، وسایل کمکی فیزیکی میتوانند مفید واقع شوند. این وسایل دارای یک بخش ایجادکننده خلأ هستند که قبل از شروع مقاربت، روی آلت قرار داده میشود تا باعث افزایش جریان خون به داخل آلت شود سپس با بستن یک بند محکم به دور ریشه آلت، نعوظ ایجاد شده حفظ میشود. روش دیگر این است که وسایل کاشتنی انعطاف پذیری را از طریق جراحی درون آلـت قـرار مـیدهنـد کـه نعـوظ را امـکان پذیر شود. ) .
بررسی های انجام شده نشان می دهد بطور متوسط، زوجهایی که قبل از 18 سالگی ازدواج میکنند طی دوسال اول ازدواج از یکدیگرجدا میشوند. از طرفی دیگر زندگی مشترک زوجهای بزرگسال به طور متوسط طی هفت سال اول به طلاق می انجامد.
تحقیقات جدید نشان میدهد که نتیجه دراز مدت یک زندگی مشترک بین بزرگسالان را میتوان بر اساس اینکه این زوج در 2 سال اول زناشویی خود تا چه حد خوب عمل کرده و رابطه آنان تا چه حد دستخوش تغییر شده است، پیش بینی نمود.
در واقع پیش درآمد یک طلاق زودرس از همان روزهای اول و اظهار علاقه طرفین، در رابطه وجود دارد ولی در اکثر موارد همسران نشانه ها را نادیده میگیرند و با علاقه تمام امیدوارند که پیمان و عهد زناشویی هرگونه مشکلی را از راه آنان برخواهد داشت. غافل از اینکه "عشق افسانه ای" و اشتیاق طوفانی دوران آشنایی همیشه به معنای پایدار بودن زندگی مشترک نیست؛ اینها میتوانند نشانه شکست نهایی این ازدواج باشند.
هنگامی که من تازه کار خود را در مرکز بهداشت روانی آغاز کرده بودم، وارد اتاق یکی از خانمهای همکارم شدم و متوجه شدم که او به دسته ای گل سرخ زیبا خیره شده و در عالم رویا غرق شده است.
- پرسیدم چه کسی این گلهای زیبا را فرستاده؟
- او بدون اینکه از عالم خیال پردازی خود خارج شود گفت: "شوهرم؛ این هفتمین بار است".
- من ذوق زده گفتم: "به به، خیلی ها بعد از هفت سال دنبال جدایی هستند و تو هفت شاخه گل سرخ هدیه گرفتی، هفتمین سالگرد عروسیت مبارک."
- او برای اولین بار در طی این گفتگو به من نگاه کرد و گفت: "ما هفت ماه پیش ازدواج کردیم و او هرماه در این روز برایم گل میفرستد."
خوب، همانطور که میتوانید حدس بزنید آنها قبل از پایان سال دوم از یکدیگر جدا شدند، حدود یک ماه بعد دوباره به هم پیوستند و باز هم جدا شدند. این بازگشت و جدایی چند مرتبه تکرار شد تا اینکه این زوج قبل از چهارمین سال ازدواج خود رسما از یکدیگر طلاق گرفتند.
متاسفانه بعضی از همسران معیارهای رابطه خود را در سطح بسیار بالایی قرار میدهند، تا حدی که این اوج رابطه به نظر ساختگی میرسد. هرچند آنها نمیتوانند برای مدتی طولانی این معیار بالا را در عملکرد و اشتیاق خود نسبت به یکدیگر حفظ کنند، اما توقعات آنها از یکدیگر همچنان در سطحی غیر واقعی قرار دارد. این همسران برای برآورده کردن این توقعات کوشش میکنند اما در نهایت خسته، عصبی و نسبت به یکدیگر بی علاقه میشوند. در این مرحله، طلاق تنها راه حل ممکن به نظر میرسد.
در جامعه ما هنوز ازدواجهای زیادی به صورت سنتی و همراه با مراسم خواستگاری انجام میگیرد که بدون آشنایی قبلی دختر و پسر و تدارک دیده شده توسط خانواده هاست. هرچند به عقیده بسیاری از از افراد به خصوص ساکنان کشورهای اروپایی و آمریکا عجیب به نظر میرسد، اما چنین ازدواجهایی معمولا پایدار هستند.
یک مردم شناس فرهنگی با مثال جذابی ازدواجهای غربی و شرقی را مقایسه نموده است. به گفته او ازدواج مانند یک کتری آب است، زوجهای غربی زمانی ازدواج میکنند که کتری داغ شده و آب آن به جوش آمده است، پس از ازدواج آتش خاموش شده و این کتری به سرعت سرد میشود.
اما در شرق، زن و مرد پس از ازدواج هیزم جمع میکنند، آتش را روشن کرده و کتری را کم کم گرم میکنند. هنگامی که کتری به جوش میاید و سپس رو به سردی میرود، زندگی نیز به آخر رسیده است.
نتایج یک تحقیق
تد هاستون (Ted Huston) روانشناس، زوجهایی را از روز ازدواج تا 13 سال بعد مورد مطالعه قرار داده است. تعدادی از یافته های با ارزش هاستون را در زیر میبینید:
1. عده بسیاری از تازه عروس و دامادها فاصله زیادی از عبارت خوشبینانه : "عشاق سعادتمند" دارند.
2. زوجهایی که ازدواجشان با سعادتی همه جانبه و رومانتیک آغاز شده است، مستعد طلاق زودهنگام هستند زیرا ادامه چنین روند شدیدی بسیار مشکل است. ازدواجهایی که با "عشقهای سینمایی" آغاز شوند، آینده مشکوکی دارند.
3. احتمال موفقیت و آینده روشن در ازدواجهایی که کمتر به عشقهای سینمایی شباهت دارند، بیشتر است.
4. زن و شوهرهایی که زندگی زناشویی کم زرق و برقی دارند نیز رابطه ای طولانی و ماندگار دارند زیرا در زدگی آنها هیچ چیز "عظیمی" مانند عشق بی پایان، اشتیاق فراوان، انتظارات بزرگ و رویاهای دور و دراز وجود ندارد تا به مرور زمان تحلیل رفته و دو طرف را دلسرد کند.
5. آنچه یک زوج را به سوی طلاق سوق میدهد مشاجره و کشمکش نیست، بلکه از میان رفتن عشق و عاطفه است.
همسرانی که در مدت دو سال اول زندگی مشترک، به تدریج از میزان محبتشان کاسته شده و احساسات منفی و منتقدانه آنها افزایش میابد، رو به جدایی میروند. زندگیهای مشترکی که زمان بیشتری دوام میابند آنهایی هستند که همسران نسبت به یکدیگر احساسات منفی کمتری داشته، نظر مثبتی به وجود یکدیگر دارند و از عشقی پابرجا برخوردارند.
عشاق در دوران اولیه آشنایی همواره در بهترین شکل ظاهری و باطنی خود ظاهر میشوند. پس از پیمان ازدواج، این وجود بی نقص محو شده و خصوصیات واقعی شخصیتشان بروز میکند. سرخوردگی ناشی از این دوگانگی میتواند به سرعت به جدایی منتهی شود. یک زوج برای حفظ یک زندگی مشترک باید بدانند که از ظاهر هر چیز قضاوت نکنند. یک رابطه مداوم با احساساتی پایدار و مقدار کافی اغماض و بردباری در هر دو طرف میتواند تا مدتهای مدید ادامه یابد.